نمی خواهم خاطره فردایم شـــــوی !
امروزِ مـــــن باش
نمی خواهم خاطره فردایم شـــــوی !
امروزِ مـــــن باش
همیشه
در بدترین لحظه ها
تنها رها می کنی مراو
بدترینِ لحظه ها
وقتی است
که تو
مرا
تنها
رها می کنی
آغوشتـــــــ را دوستـــــــ دارمـــــ
امــــا
از دوباره بــــی پناه شدن
می ترسمــــــ...!
چه عاشقانه به رویت لبخند زدم
و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی …
و این شد
“عاشقانه ی آرام” من و تو...
مبادا که تا بخورد حتی گوشه ی احساسم زیر دست این همه تنهایی!!!
پشت هر پنجره ، دیوار - دلت می آید؟
من و تنهایی و تکرار - دلت می آید؟
تو فقط سعی بر آنی که مسافر باشی
چشم من در پی اصرار دلت می آید؟
من کمی تلخ – مرا خط بزن از زندگی ات
جای من فاصله بگذار ، دلت می آید؟
من کمی تلخ ، کمی شاعر عاشق پیشه
بر من این تلخی بسیار دلت می آید؟
آه سخت است مخواه اینکه بگویم که برو
که خداوند نگهدار – دلت می آید؟
پشت هر پنجره لبخند و غزل زیبا نیست؟
پشت هر پنجره ، دیوار ، دلت می آید؟
حس قشنگیه
یكی نگرانت باشه
یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده
سعی كنه ناراحتت نكنه،
حس قشنگیه...
وقتی ازش جدا میشی اس ام اس بده
عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت كنه،
یهو . . . تو ی جمع .. در گوشت بگه دوست دارم
بگه كه حواسم بهت هست
حس قشنگیه ازت حمایت كنه...
آره...
دوست داشتن همیشه زیباست...
پنجره ی باران خورده ات را باز کن
چند سطر پس از باران
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده
دلم برایت تنگ است
تعداد صفحات : 18